۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۶:۵۶
نقدی به اظهارات محمد جواد ظریف در ژاپن/1
تجویز "سیاست آمریکایی" توسط وزیر خارجه برای حل مسائل منطقه/ بتن ریزی در قلب سرمایه هستهای کشور کافی نبود مسئله سوریه هم اضافه شد
دولت روحانی در قبال تمدید تحریمها دو اقدام میتواند انجام دهد اول اینکه نسبت به این مسئله اعتراض کند که با گذشت مدتی کوتاهی مجدداً تمام تحریمها برمیگردد دوم اینکه وضعیت فعلی را بپذیرد که باز هم به معنی پذیرفتن تحریمها است! لذا باید اذعان که نتیجه رویکرد متفاوت دولت روحانی به تعبیری صحیح خسارت محض بوده است.
محمد جواد ظریف در سفر اخیر خود به ژاپن در جمع اعضای موسسه امور بینالملل این کشور به سخنرانی پرداخت که نگاه کوتاهی به اظهارات وی نشان میدهد که وزیر خارجه روحانی تلاش بسیاری کرده تا مدل شکست خورده برجام را به مسائل منطقهای نیز تعمیم دهد؛ امری که هیچ عقل سلیمی آن را نخواهد پذیرفت.
به گزارش رجانیوز ظریف در این نشست با اشاره به توافق هستهای گفت:
درمسائل جهانی و حل انها نمی توان بازی «برد و باخت» داشت یعنی به قیمت باخت دیگران به پیروزی رسید، این بازی است که نتیجهاش صفر است. فرض طرف مقابل به تلاش برای رسیدن به پیروزی باعث شد که سالها مسئله هسته ای حل نشود و هر کدام از طرفین بر مواضع خود پافشاری می کردند، ایران بر حق خود تاکید داشت و آمریکا نیز می گفت که ایران حتی نباید یک سانتریفیوژ داشته باشد اما وضع نمی توانست به این منوال ادامه پیدا کند چرا که توازن میان قوای دولتی و مخالفان را نمی توان با شیوه برد و باخت به هم ریخت. کاری که ما کردیم این بود که با ریاست جمهوری روحانی این مسئله را بازتعریف کردیم که چطور می توانیم مسئله هسته ای را حل کنیم و روش متفاوتی در قبال تعریف مسئله در پیش گرفتیم.
وزیر خارجه روحانی در گام بعدی با تعمیم مدل برجام به مسئله سوریه گفت:
اکنون می توان این امر را در مورد سوریه اجرا کرد. اگر به آن صورت که غربی ها می گویند که نمی توانیم آینده ای با اسد برای سوریه داشته باشیم این موضوع ،نتیجه صد درصدی مورد نظر مخالفان اسد است و اگر اسد مجبور به واگذاری قدرت باشد این امر از نظر او نتیجه صد درصد مورد نظر برای مخالفان خواهد بود و اگر اسد نیز بماند این از نظر مخالفان اسد نتیجه صد درصدی برای او است و این صدمه ها تا ابد ادامه پیدا خواهد کرد. از این رو باید واقعیت های کنونی را درک کرد و رویکردی عقلانی آغاز کرد. به جای تاکید بر یک فرد و شخصیت خاص باید بر روندی تاکیدکرد که چگونه همه سوریه ها می تواند بخشی از راه حل مسئله باشند،به محض این که رویکرد برد و باخت را کنار گذاشتیم می توانیم امیدوار به یافتن راهکاری در این رابطه باشیم.
در رابطه با این موضوع باید به چند نکته اشاره کرد:
اولاً وضعیتی که وزیر خارجه روحانی از شرایط برنامه هستهای ایران پس از رویکار آمدن دولت یازدهم ترسیم میکند را باید غیر واقعی دانست؛ چه آنکه روند مذاکرات هستهای طی سه سال گذشته و توافق موسوم به برجام عملاً موقعیتی کاملاً به نفع آمریکا ایجاد کرده است؛ چهاینکه باوجود تصنعی کردن صنعت هستهای و بتن ریزی قلب تنها نیروگاه هستهای ساخت ایران، تحریمهای نهتنها لغو نشد بلکه روز به روز نیز افزایش پیدا کرد، شرایطی که میتوان آن را وضعیت برد-برد برای آمریکا و باخت-باخت برای ایران دانست که با هنرمندی قهرمانان دیپلماسی دولت روحانی پدید آمده است؛ متن برجام آنقدر مفتضح است که مطابق آن، دولت روحانی در قبال تمدید تحریمها دو اقدام میتواند انجام دهد اول اینکه نسبت به این مسئله اعتراض کند که با گذشت مدتی کوتاهی مجدداً تمام تحریمها برمیگردد دوم اینکه وضعیت فعلی را بپذیرد که باز هم به معنی پذیرفتن تحریمها است! لذا باید اذعان که نتیجه رویکرد متفاوت دولت روحانی به تعبیری صحیح خسارت محض بوده است.
ثانیاً تجربه برجام به خوبی نشان داده است که آمریکا به هیچ عهد و پیمانی ولو اینکه توسط شورای امنیت سازمان ملل هم رسمیت یافته باشد متعهد نخواهد بود؛ برای اثبات این مسئله کافی است نگاهی به وضع روز افزون تحریمها توسط این کشور و برخلاف تعهداتش مطابق برجام داشت؛ سخنان وقیحانه مارک تونر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز خود نشان از همین واقعیت دارد که در واکنش به سخنان روحانی در جمع دانشجویان دانشگاه تهران میگوید:
"برجام یک معاهده و توافق رسمی نیست و هیچ کس نمی تواند مانع این شود که یک طرف توافق آن را ترک کند"
به همین جهت پر واضح است که دم زدن از برجام دو، سه و چهار تنها به ضرر ایران و محور مقاومت تمام خواهد شد.
مسئلهای که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی ابتدای امسال خود در مشهد مقدس نسبت به آن انتقاد کرده و تصریح کردند:
سیاست آمریکا اقتضا میکند که تفکری در میان ملت ایران تزریق شود تا وانمود کنند ملت ما بر سر یک دوراهی قرار دارد، یا با آمریکا کنار بیاید یا دائماً فشارها را تحمل کند .... در داخل هم کسانی این فکر را قبول دارند و میگویند در قضیهی هستهای توافق شد، باید در قضایای کشور هم برجام ۲ و ۳ به وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسیای که به حکم اسلام و به حکم برجستگیهای نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است،صرفِنظر کند.
ثالثاً وضعیت کنونی سوریه به طور کامل به نفع محور مقاومت است و آزادسازی بیش از نود درصدی مناطق شرقی حلب، به اعتراف نویسندگان غربی بزرگترین پیروزی بشار اسد طی پنج سال گذشته بوده که نهایتاً به آزادسازی کامل مناطق دیگر این کشور خواهد انجامید. به همین جهت دم زدن از گفتوگو در شرایط فعلی به نوعی وقت خریدن و تقویت تروریستهای مسلح همپیمان آمریکا و رژیم صهیونیستی محسوب میشود؛ لذا پرواضح است که این سخنان را باید در راستای منافع آمریکا دانست.
۹۵/۰۹/۲۱