اخبار بسیج زرندیه

امام خمینی (ره): کارهای انجام شده را به مردم بگویید تا شیاطین نگویند این انقلاب برای شما کاری نکرده است.

اخبار بسیج زرندیه

امام خمینی (ره): کارهای انجام شده را به مردم بگویید تا شیاطین نگویند این انقلاب برای شما کاری نکرده است.

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

از ابوالادیان نقل است که : من مامور رساندن نامه ها از سوی امام حسن عسکری (علیه السلام) بودم ، در ایّام کسالت آن حضرت خدمتشان رسیدم . نامه هایی به من دادند و فرمودند : به مدائن ببر . تا بروی و برگردی پانزده روز طول می کشد ، روز پانزدهم که وارد شدی ، خواهی دید که از خانه ی من صدای شیون بلند است و بدن من در حال غسل دادن می باشد.گفتم : آقا ! اگر این حادثه پیش آمد مرجع ما بعد از شما که خواهد بود ؟ فرمود : آن کس که جواب نامه های من را از تو مطالبه کند.گفتم : آقا ! یک علامت دیگر بفرمایید .فرمود : آن کسی که نماز بر جنازه ام بخواند و خبر از محتوای همیان بدهد ، امام بعد از من است.این جمله ی آخر را نفهمیدم و از طرفی جلالت و عظمت امام (علیه السلام) باعث شد که توضیح نخواهم.

برخاستم و با امام وداع کرده ، رفتم.بعد از پانزده روز بازگشتم و صدای شیون شنیدم ! در خانه ی امام (علیه السلام) آمدم.دیدم در خانه ی ایشان جعفر ( برادر امام حسن عسکری (علیه السلام) که انسان خوبی نبوده ) ایستاده . به هر حال جعفر کذّاب برادر امام بوده ، پسر امام و عموی امام بوده ولی آدم منحرفی بوده است ! دیدم در آستانه ی در ایستاده و خود را صاحب عزا و جانشین برادر نشان می دهد . من متحّیر شدم ! آیا جعفر می خواهد جانشین امام بشود؟ من هم پیش رفتم و تسلیت گفتم امّا او هیچ جوابی راجع به نامه ها از من نخواست تا اینکه خادم خانه به جعفر گفت : مولای من ! برادرتان را غسل داده اند و کفن بر او پوشانده اند و آماده ی نماز است.شما باید بر او نماز بخوانید.

او در مقابل جنازه ایستاد و مردم هم به دنبال او صف کشیدند.همین که خواست تکبیر نماز را بگوید ، دیدم ناگهان پرده ای که مقابل اتاق افتاده بود کنار رفت و کودکی ( چهار- پنج ساله ) امّا بسیار پر هیبت و پر جلالت مانند پاره ی ماه از اتاق بیرون آمد و کنار جنازه ایستاد و با یک فرمان محکم و قاطع ، گوشه ی عبای جعفر را کشید و فرمود : ( تَنَحَّ یا عَمّ اَنا اَحَقَّ بِا لصَّلاةِ عَلَی اَبی ) ؛ عمو ! کنار بیا ، من سزاوارترم که بر جنازه ی پدرم نماز بخوانم.

دیدم جعفر رنگش پرید و بدون مقاومت خودش را کنار کشید و آن کودک ، نماز بر جنازه خواند !

ابوالادیان می گوید : من به دنبال سایر علایم بودم که کسی جواب نامه ها را از من بخواهد.وقتی آن کودک از مقابل من گذشت به من نگاه کرد و فرمود : ( یا بَصرِی هاتِ جَوابَ الکُتُبِ ) ؛ جواب نامه ها را بیاور.

من فوراً نامه ها را دادم و او داخل اتاق شد و دیگر او را ندیدم و من این دو علامت را از ایشان دیدم تا این که در همین زمان کاروان قم وارد شدند.این کاروان با امام عسکری (علیه السلام) کار داشتند.آنها روز شهادت امام عسکری (علیه السلام) به سامرّاء رسیدند و با خبر شدند که آن حضرت به شهادت رسیده است.پی جوی جانشین ایشان شدند.مردم جعفر را به آنان معرّفی کردند.بزرگ قبیله با او صحبت کرد و شرح ماوقع را چنین گفت : ما از قم آمده ایم ، نامه هایی داریم ، اموالی داریم (سهم امام) و روش ما این بود : هر زمان خدمت امام می رسیدیم ، قبل از این که نامه ها را بخواند می فرمود : چه کسی نامه ها را نوشته و مقدار پولی را که در این همیان است می گفت ! ابوالادیان می گوید ، وقتی بزرگ قبیله ، سخن از هَمیان { کیسه پول } به میان آورد ؛ من شرط سوّم یادم آمد.بزرگ قبیله به جعفر گفت : شما بگویید این نامه ها را چه کسی نوشته و داخل کیسه چقدر پول است ؟ جعفر رنگش متغیّر شد و برخاست و در حالی که لباس خود را تکان می داد گفت : ( یُریدُونَ مِناّ اَن نَعلَمَ الغَیب ) { عجب مردمی هستند } از ما توقّع علم غیب دارند. در همین حال از درون اتاق خادمی بیرون آمد و گفت : کاروانی که از قم آمده اند نامه هایی دارند که نویسندگان نامه چنین کسانی هستند و در میان همیان ، هزار دینار پول است که ده دینار آن سائیده شده ....

بزرگ قبیله اعتماد کرد و نامه ها و اموال را به او سپرد.ابوالادیان می گوید : من راحت شدم زیرا هر سه علامت را دیدم و فهمیدم که امام و ملجأ و مرجع ما بعد از امام عسکری (علیه السلام) همان کودک پنج ساله ی با هیبتی است که هم نماز بر جنازه ی پدر خواند ، هم جواب نامه های پدر را از من مطالبه کرد و هم خبر از محتویات همیان داد.

بحارالانوار جلد 52 صفحه 67

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۲۹
روابط عمومی زرندیه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی